Web Analytics Made Easy - Statcounter

 صدای ایران - معرفی کامل استاد شهریار اسطوره شعر ترکی و فارسی   نام: سیدمحمد حسین
نام خانوادگی: بهجت تبریزی
تخلص: شهریار
تاریخ تولد: 11 دی 1285
تاریخ وفات: 27 شهریور 1367
پیشه: شاعر و ادیب
جایگاه خاکسپاری: مقبرة الشعرا شهر تبریز
زندگینامه استاد شهریار

او به جز اشعاری که به فارسی سروده به درخواست مادرش اشعار ترکی زیبایی را سرود و شاهکار ادبیات آذربایجان بنام حیدربابایه سلام را بین سال های 1329 تا 1330 خلق کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



بیست و هفتم شهریور ماه سالروز خاموشی شهریار شعر ایران " روز ملی شعر و ادب " نامیده شده است. در ادامه این بخش از فرهنگ و هنر نمناک بیوگرافی و زندگی نامه استاد شهریار را آورده ایم.

استاد شهریار

تولد و خانواده محمدحسین شهریار
نام اصلی استاد شهریار شاعر مشهور تبریزی، سید محمد حسین بهجت تبریزی است.

این شاعر نامدار ایرانی 11 دی 1285 در خانواده ای اهل ادب در شهر زیبای تبریز به دنیا آمد. نام پدر او حاج میرآقا خشکنابی و مادر او خانم ننه نام داشت. پدر شهریار، در تبریز وکیل و اهل ادب و مادرش خانه دار بود.

سید محمد حسین دارای پنج برادر و هفت خواهر بود.

سیدمحمدحسین بهجت تبریزی

تحصیلات استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، تحصیل را در مکتب خانه زادگاهش آغاز نمود.

مادر و پدرش و سپس مرحوم امیر خیزی از نخستین مربیان او بودند که قرائت قرآن، ترسل و نصاب و گلستان سعدی و حافظ را به او آموختند. او پس از آشنایی با دیوان حافظ با شعر و ادبیات آشنا شد.

محمدحسین تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه متحده و سیکل را در مدرسه فردوسی تبریز به پایان رساند و در سال 1300 برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و در تهران تحصیلات متوسطه را در دارالفنون گذراند  و سپس در سال 1303 شمسی وارد مدرسه طب شد.

بی علاقگی به پزشکی و صرف نظر از ادامه تحصیل
شهریار علاقه ای به رشته پزشکی نداشت و سرانجام قبل از اخذ مدرک دکتری، به سبب پیشامد های عاطفی و عشقی از ادامه تحصیل منصرف شد و پزشکی را رها کرد.

شهریار بعد از عشق نافرجام در سال 1310 در 25 سالگی با کمک استاد کمال الملک نقاش معروف به نیشابور رفت و تا سال 1314 در سازمان اسناد این شهر مشغول بکار شد.

استاد شهریار

ماجرای عشق نافرجام شهریار
در اوایل تحصیل پزشکی شهریار عاشق دختری بنام ثریا دختر عبدالله امیرطهماسبی (فرمانده گارد احمدشاه قاجار) شد و با او رابطه عاشقانه ای داشت.

چراغعلی سالار حشمت رقیب عشقی شهریار و پسر عموی رضا شاه بود به همین دلیل ثریا مجبور به ازدواج با او شد.

شهریار پس از ازدواج ثریا قبل از فارغ التحصیلی، درس را کنار گذاشت و به نیشابور رفت و تا سال 1314 در سازمان اسناد این شهر مشغول بکار شد اما اواخر سال 1314 بخاطر بیماری به تهران اعزام شد و دوباره عشق سابق خود را دید.

ثریا برای عیادت از شهریار به دیدن او در بیمارستان رفت و در آنجا شهریار این غزل را سرود:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

بعد از درمان در تهران ماند اما دیگر ارتباطی با ثریا نداشت و در بانک کشاورزی استخدام شد. شهریار این شکست، و ناکامی عشق، را موهبت الهی می دانست که از عشق مجازی به عشق حقیقی و معنوی او را رساند.

ثریا و شهریار دیگر ارتباطی با یکدیگر نداشتند و بنا به گفته پسر شهریار در سال 1348 تنها دو نامه توسط ثریا ارسال شده که شهریار هم در جواب آنها غزل های مشهور خود را ارسال کرده است. ثریا هفت سال بعد از مرگ شهریار، تقریبا در سال 1374 فوت کرده و هیچ تصویر و عکسی از وی موجود نیست.

استاد محمدحسین شهریار

ازدواج استاد شهریار و تشکیل خانواده
شهریار در سال 1332 بعد از 33 سال دوری از تبریز به زادگاهش برگشت و با استقبال عجیب مردم روبرو شد. بعد از یکسال زندگی در تبریز سال 1333 و در 48 سالگی با نوه دختر عمه اش خانم عزیزه عبدالخلقی که معلم 21 ساله ای بود ازدواج کرد. ثمره این وصلت دو دختر بنام های شهرزاد و مریم و یک پسر بنام هادی می باشد.

استاد شهریار و فرزندانش

خصوصیات اخلاقی شهریار
شهریار شاعری مومن و مسلمان بود. از خصوصیات اخلاقی او می توان به مهمان دوستی و مهمان نوازی او اشاره نمود. او فردی حساس، فروتن و درویش مسلک بود.

استاد شهریار علاقه مفرط به تمامی هنرها به خصوص شعر، موسیقی و خوشنویسی داشت و خط نسـخ و نــسـتعلیق و بویژه خط تحریر را خوب می نوشت. در جوانی سه تار می زد طوری که نواختن او اشک استاد ابوالحسـن صبا را جاری می کرد و برای ساز خود می سرود.

نالد به حال زار من امشب سه تار من

این مایـه تســـــلــی شـــبهای تار مــن

پس از مدتی برای همیشه سه تار را هم کنار گذاشت.

سرودن شعر و تخلص شهریار
استاد محمدحسین شهریار نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود اما اشعار نخستین شهریار عمدتا به زبان فارسی سروده شده است.

سیدمحمدحسین بهجت تبریزی

تخلص محمدحسین بهجت تبریزی
محمدحسین بهجت تبریزی سال 1300 که به تهران رفت، (شیوا) تخلص می کرد اما برای یافتن تخلص بهتری وضو گرفت نیت کرد و به دلیل ارادت ویژه به حافظ شیراز دوباره از دیوان حافظ تفعل زد که هر دوبار کلمه شهریار آمد:

غم غریبــــی و محنــت چو بر نمـــی تابــم

روم به شــــهر خود و شــــهریار خود باشــــم

دوام عمراو زملک اوبخواه زلطف حق حافظ

که چرخ این سکه دولت به نام شهریار زدند

محمد حسین به احترام حافظ تخلص شهریار را پذیرفت هر چند او تخلصی خاکسارانه می خواست.

سرودن شعر ترکی حیدر بابایه
شهریار می گوید وقتی که اشعار فارسی خود را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت:

"پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!"

درخواست مادر و اطرافیان باعث شد تا شهریار طبع خود را در زبان مادریش نیز بیازماید و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.

منظومه «حیدر بابا سلام» در سال 1322 منتشر شد و از لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت. شهریار در سرودن این منظومه از ادبیات ملی آذربایجان الهام گرفته است و این منظومه سرشار از شور و خروش و عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و برخی از موسیقی دانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساخته است.

استاد شهریار

اشعار ولایی استاد شهریار
عشق به ائمه اطهار علیه السلام در بسیاری از اشعار شهریار وجود دارد چرا که او از همان کودکی به دلیل توجهات مذهبی خانواده با ائمه و امامان آشناشده است.

او در نعت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت امیر المومنین علیه السلام اشعار زیبایی سروده است.

شعر علی ای همای رحمت
یکی از معروفترین اشعار شهریار شعر علی ای همای رحمت است که در مدح حضرت علی ( ع ) سروده شده است.

شهریار زمانی که این شعر را سرود، شعر را برای کسی نخوانده بود و کسی از آن آگاه نبود. در آن زمان آیت الله العظمی مرعشی نجفی شهریار را به قم دعوت کرد و به او گفت:

شعر علی ای همای رحمت را کی ساخته ای؟

شهریار با حالت سوال کرد شما از کجا خبر دارید؟! این شعر را نه به کسی داده ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده ام!

ایشان به شهریار می گوید:روزی در خواب شاعری بنام شهریار را دیدم که نزد امیرالمومنین (ع) در مدح او شعر می سرایید. پس از خواب به دنبال شما گشتم و شما را به قم دعوت نمودم تا خوابم را در میان بگذارم.

بعد از توضیحات آیت الله مرعشی در مورد خواب خود، دو طرف احساسی و منقلب می شوند تا اینکه مشخص می شود تاریخ و ساعت سرودن شعر مقارن با ساعتی بوده که آیت الله خواب آن را دیده است.

بعد از توضیحات آیت الله مرعشی در مورد خواب خود، مشخص می شود تاریخ و ساعت سرودن شعر مقارن با ساعتی بوده که آیت الله خواب آن را دیده است.

علی ای همای رحمت توچه آیتی خدارا ------- که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

دل اگرخداشناسی همه در رخ علی بین ------- به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن ------- که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را ...

شهریار جانسوزترین اشعار خود را تقدیم حضرت سید الشهداء علیه السلام و حماسه ابدی او کرده است:

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ------ روی دل با کاروان کربلا دارد حسین

از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست ------ مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین...

سیدمحمدحسین بهجت تبریزی

تلخ ترین خاطره زندگی شهریار مرگ مادر
مادر شهریار در تاریخ 31 تیر ماه 1333 فوت نمود. او تلخ ترین اتفاق زندگی خود را مرگ مادر می داند و برای او شعر زیبا و غم انگیزی به نام ای وای مادرم سرود. مادرشهریار نیز همچون پدر در قم دفن شد.

وفات شهریار
شهریار سال 1366 وقتی 81 ساله بود بخاطر بیماری ریوی در بیمارستان بستری شد و بعد از هشت ماه به دستور آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت با هواپیما به تهران اعزام و در بیمارستان مهر بستری شد اما معالجات مثمر ثمر نبود.


در 27 شهریور ماه 1367 در 83 سالگی روح این شاعر بزرگ به ملکوت اعلی پیوست و جسم ایشان در مقبره الشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار ارجمند است به خاک سپرده شد.

انتشار تمبرهایی با تصویر استاد شهریار
در اولین سالگرد درگذشت استاد شهریار وزارت پست تمبرهایی با تصویر استاد شهریار و مقبره الشعرای تبریز منتشر کرد که شعر معروف علی ای همای رحمت با خط نستعلیق بر آن نقش بسته بود.


بنیاد شهریاد 27 شهریورماه هر سال مراسم ویژه بزرگداشت این استاد گرانقدر را در روز شعر و ادب فارسی برگزار میکند.
دختری افغان با زیباترین چشم های جهان + تصاویردستور پخت خوشمزه ترین “دونات” خانگی



منبع: صدای ایران

کلیدواژه: استاد شهریار صدای ایران اسطوره

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۳۶۴۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!

فرهاد طاهری، پدرش، محمدحسین طاهری را شاعری می‌خواند که براساس قریحه شعر سروده نه براساس توانایی دانش ادبی می‌گوید او به جریان‌های ادبی رایج، کمترین اعتنایی نداشت. با توجه به اینکه در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی رایج است، اشعارش در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است.

فرهاد طاهری، دانشنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران  دیوان اشعار پدرش، محمدحسین طاهری را گردآوری و به تازگی راهی بازار نشر کرده است. او در گفت‌وگویی مکتوب با ایسنا درباره ویژگی‌ شعرهای این دیوان توضیح داده است.

 متن گفت‌وگو در پی می‌آید:

 در ابتدا درباره این دیوان شعری توضیح می‌دهید؛ درباره سبک شعری شاعر، تعداد اشعار و مضمون‌هایی که در این شعرها به کار گرفته شده است.

پیش از پاسخ دادن به پرسش‌های شما، لازم می‌دانم از توجه آن خبرگزاری پرمخاطب به انتشار دیوان طاهری سپاسگزاری کنم.

دیوان طاهری مجموعه کامل سروده‌های فارسی زنده‌یاد محمدحسین طاهری است. محمدحسین طاهری (١٣١٣ - ١٣٩٠)  از مردم تاکستان و آموزگار و مدیر دبستان در آن شهر بود. دیوان در ۶٢٩ صفحه تدوین شده است که از این صفحات، ٣٠ صفحه نمایه اشعار و اعلام است و حدود ٢٠ صفحه هم پیشگفتار تدوینگر و صفحات پیش از متن است؛ بنابراین ۵٨٠ صفحه، متن اصلی دیوان را شامل می‌شود و به تقریب می‌توان گفت دیوان طاهری دربردارنده حدود ٩ الی ١٠ هزار بیت اشعار فارسی است.

به لحاظ سبک شعر، اشعار دیوان طاهری در قصاید، به سبک خراسانی و در دیگر قالب‌های شعر (غزل، مثنوی، ترکیبات و مسمطات و رباعی و دوبیتی) اشعار به طرز سبک عراقی است. در این دیوان، قصایدی آمده که کاملا روشن است شاعر در سرودن آنها به قصاید فرخی سیستانی و ناصر خسرو نظر داشته است. همچنین استقبال‌ها و تضمین‌هایی که از غزلیات و مسمطات سعدی و غزلیات حافظ کرده پیروی شاعر را از سبک عراقی نشان می‌دهد. در بعضی از اشعار البته نمونه‌هایی از سبک دوره بازگشت مخصوصا تحت تأثیر اشعار قاآنی کاملا مشهود است اما در سراسر دیوان رد پایی از سبک هندی دیده نمی‌شود. چند نمونه هم البته شعرهایی در دیوان هست که متأثر از شاعران معاصر مانند افسانه نیما و بعضی غزلیات شاملو و سایه و شهریار است. 

 ویژگی‌های دیوان طاهری

به لحاظ مضامین شعر، می‌توانم بگویم اغلب اشعار دیوان طاهری همان مضامین سنتی و قدمایی شعر فارسی است. علاوه بر آن شاعر به مسائل اجتماعی هم توجه کرده است. این نکته را من در مقدمه دیوان  مشروح نوشته‌ام و فکر کنم بهتر است همان توضیح را اینجا برای خوانندگان این مصاحبه عینا نقل کنم :

«درون مایۀ اشعار عمدتا صبغه و حال و هوایی عاطفی  و عاشقانه دارد و جنبه‌های انسانی و اجتماعی نیز در سراسرآن مشهود است . سروده‌های طاهری هم، به مانند بسیاری از سروده‌های طرز قدمایی‌، مظهر تمام عیارِ همان  دغدغه‌ها و پرسش‌های همواره پایان ناپذیر ذهنیت شاعرانۀ هویت و اندیشۀ ایرانی است : پرسش و جست‌وجوگری از معمای آفرینش و هستی، حیرت و درماندگی، عشق، دلتنگی و  هجر و فراق، یأس وامید، حق‌گزاری و سپاس و ستایش و نکوهش، حسرت برگذشته و پشیمانی، نجوا و گفت‌وگوهای با خویش و...  

 شاعر این سروده‌ها  نیز در سراسر اشعار خود به  همان احوالات شاعرانه و برخوردار از اوصاف اخلاقی و شخصیتیِ ملهم از طرز نگریستن شاعرانه به عوالم روحی و دنیای بیرونِ خود به تمام و کمال دچار بوده است. به مقتضای شاعرانه اندیشیدن و سخن گفتن، دستخوش «زیروزبرشدن‌های عاطفی واحساسی» شده و  گاه و بیگاه نیز رشتۀ سخن  به دست «قضاوتِ  پُر تناقض» داده است. 

فارغ از آنچه گذشت، دیوان طاهری همچنین حائز بعضی نکته‌ها و گفته‌هایی است به نظر  شایستۀ اعتنا و تأملِ بیشتر که بررسی اجمالی آن‌، چه بسا ذهن و توجه خوانندگان این اشعار را فزون‌تر  معطوف خود کند و آنان را به جزئیات و آگاهی‌هایی راهنمون شود که در فهم دقیق‌تر و   روشن‌ترِ گذشته شاعر و گذشته‌های زادگاه او،  فراوان دستگیر و راهگشا باشد.  

نخست، خواننده نکته بین دیوان طاهری، از سرگذشت و مهم‌ترین وقایع  زندگانی شاعر   و نیز از دلخوری‌ها و غم‌ها و شادی‌ها و باورهای فرهنگی و اعتقادی‌، و از قضاوت‌ها  و آراء  ستایشگر یا منتقدانه او درباره معاشران و دوستان و اقوام و نزدیکان  و حتی از اظهارنظرهای او درباره خانواده‌اش مطلع می‌شود. بخشی از دیوان طاهری، درواقع نوعی شرح‌حال‌نگاری منظوم است که  پاسخ‌دهنده  پرسش خوانندگان و جویندگانی است که بخواهند روایت زندگانی شاعر را از زبان خود او بشنوند.

جنبه مهم دیگر دیوان طاهری، گزارش‌هایی  است عمدتا دقیق و مستند و جزئی‌نگرانه  (و با ذکر تاریخ) از  محیط و رویدادها و پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی روزگار و زادگاه  شاعر  که به روایت او در ضمن اشعاری بسیار، به نظم آمده است مانندِ شکوه‌ها از: مالکیت زمین‌های کشاورزی و مصائب زراعت و باغداری، خشکسالی، بلاها و مصیبت‌های طبیعی و آسمانی، مسائل درمان و بهداشت و آموزش و پرورش، معضلات بیمه بازنشستگان، تنگی معیشت و حقوق نابسنده فرهنگیان ومعلمان،  گرانی و کمبود اقلام و سهمیه‌بندی‌ها، بی‌لیاقتی و نادرستکاری صاحبان حرفه‌ها و مشاغل (اعم از وکیل و پزشک و بنا و پیمانکار و...)؛ همچنین  گرامی‌داشت دوران دفاع مقدس از وطن و ادای احترام به شهیدان و اسیران و آزادگان؛ حق‌سپاسی از انسان‌های لایق و خدمتگزار ؛ در مرثیه و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصوم درضمن اشعاری آئینی و مذهبی ، سوگ‌سروده‌هایی در  غم درگذشت مشاهیر و استادان بزرگ ادب وتاریخ و فرهنگ ایران  و فرهنگ پروران و معلمان، و گزارش اخبار کانون‌های فرهنگی و انجمن‌ها ومحافل ادبی وشب‌های شعر و سخنرانی و... 

از این نظر در دیوان طاهری، جلوه‌ها وصحنه‌هایی از تاریخ اجتماعی و فرهنگی زمانه و زادگاه شاعر، به نظم کشیده شده است. در  گزارش‌ها و روایتگری‌هایی هم که  دار سخن  صرفا به گردِ مسائل «اجتماعی و شأن وجدانِ کاری و پای بندی به اخلاق و درستکاری»  بوده است البته این  دسته از سروده‌ها تنها «صبغه گزارش و روایت» محض ندارد. در بیشتر این اشعار، رگه‌ها و رد پاهایی از «انتقاد و نقد و تذکر و تحذیر  و هشدار و راه نشان دادن و برحذر داشتن از بیراهه و انحراف و به خطا رفتن»  خود را نمایانده است درواقع می توان این قبیل اشعار را به نوعی نخستین نمونه‌های «شعر متعهد اجتماعی» و  نیز اولین تجربه‌های «نقد اجتماعی مصلحانه» در «ساحت شعرفارسی» در زادگاه شاعر دانست. این نوع شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری البته با بسیاری از سنن غالبِ سرودن چنین اشعاری در ادبیات فارسی نیز سازگاری چندان ندارد . لحن و زبان اشعار او ، اگر نگویم تماما بلکه قریب به تمام، برکنار از «هزل و هجو وتیزو تندی و رکیکی کلام» است. این مضمون در ادبیات فارسی (شعر یا نثر منتقدانه اجتماعی و متعهد)   در ذات خود پذیرای هرنوع  کلام و واژه «تند وبه دور از نزاکت رایج در گفتار» و موافق با لحن و بیان «هزل و هجوآمیز» است و شواهدی بسیار هم از آن در سابقه و سنت ادبیات فارسی و در دیوان‌ها و تذکره‌ها برجای مانده است. اما شواهد شعر منتقدانه اجتماعی و متعهد در دیوان طاهری، با بیانی مؤدبانه ولحنی برخوردار از وجاهت کلام، بامخاطبان به سخن آمده‌ند.» 

 شاعری که دوگانگی نداشت

شما گردآورنده و تدوین‌گر شعرهای پدرتان هستید، در واقع با این شاعر زیسته‌اید و تجربه زیسته او را از نزدیک مشاهده کرده‌اید، چقدر شخصیت شاعر به شعر هایش نزدیک بوده و در واقع تجربه زیسته‌اش در شعرهایش نمود دارد؟ 

در شخصیت ایشان اصولا در هیچ زمینه‌ای دوگانگی وجود نداشت. در تمام مسائل، حرف و عملش یکی بود. همهٔ کسانی که او را می‌شناسند اعم از دانش‌آموزانش یا معلمانی که سال‌ها همکارش بوده‌اند و نیز دیگر اهالی تاکستان به این نکته اذعان دارند که هیچ تفاوت و اختلافی میان گفتار و کردار ایشان ملاحظه نکرده‌اند. این ویژگی در تمام اشعار او کاملا مشهود است. زمینه و بستر بسیاری از اشعار منتقدانه او هم دقیقا از همین ویژگی شخصیت ایشان نشئت می‌گرفت. بعد هم باید این نکته را اضافه کنم او براساس قریحه شاعری و تجربه هنری این اشعار را سروده است ونه براساس توانایی دانش ادبی. بسیارند استادان و دبیران ادبیات فارسی که براساس دانش ادبی و معلومات خود شعر می‌گویند که البته موفق هم نبوده‌اند.

کم‌ترین اعتنایی به جریان‌های ادبی نداشت 

 شاعر این شعرها، دور از پایتخت به کار شعری پرداخته است، این موضوع چقدر در کار او تأثیر گذاشته است  و چقدر ایشان به جریان‌های ادبی توجه نشان داده است؟

من فکر می‌کنم اهمیت فرهنگی دیوان طاهری در همین ویژگی است که شاعر آن دور از پایتخت و در شهری می‌زیسته که زبان‌های تاتی تاکستانی و ترکی در آنجا رایج بوده است. از این لحاظ دیوان طاهری در تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی بسیار مهم است و از این جنبه هم باید این دیوان معرفی و نقد و بررسی شود.

اما در خصوص «جریان های» ادبی رایج، می‌توانم بگویم شاعر، کمترین توجه و  اعتنایی به آن نداشت. تلقی او از مقوله شعر و ادبیات فارسی، فقط تعمق در دیوان شاعران بزرگ بود. همیشه هم کلیات سعدی، دیوان حافظ، شاهنامه فردوسی، مثنوی و غزلیات شمس، دیوان وحشی بافقی، فخرالدین عراقی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار، رهی معیری، اهلی شیرازی، قاآنی را در دست داشت و مطالعه می‌کرد. از میان شاعران معاصر هم فقط شهریار و سایه را مرتب می‌خواند. کمترین علاقه‌ای هم به سهراب سپهری و فروغ و اخوان ثالث نداشت. البته به حسین منزوی ارادت داشت و از اشعار او لذت می‌برد.

درباره این «جریان‌های ادبی» یاد خاطره‌ای افتادم و فکر کنم بد نباشد ذکر کنم. من در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خوانده‌ام و در دوره دانشجویی سخت شیفتهٔ مسائل شعر نو و جریان‌های تجددگرایی ادبی بودم. زنده یاد دکتر فرشیدورد، استاد نقد ادبی و سبک‌شناسی ما بود. بارها سرکلاس با دکتر فرشیدورد درخصوص شعر نو و جریان‌های ادبی معاصر بحثم شده بود. دکتر فرشیدورد کمترین اعتنایی به این مسائل نداشت. یادم هست زنده یاد پدرم برای جشن فارغ‌التحصیلی من غزلی سروده و به نشانی گروه ادبیات فارسی پست کرده بود. نامه پدر چند روز بعد از فارغ التحصیلی به دستم رسید. وقتی رفتم گروه ادبیات نامه‌ام را بردارم دکتر فرشیدورد هم در گروه بود و با هم قدم زنان به بیرون دانشکده رفتیم. طی راه، ماجرا را گفتم. دکتر فرشیدورد با نهایت بی‌اعتنایی گفت پدر شما مگر شاعر بود؟ گفتم بلی و غزل پدر را به سوی دکتر فرشیدورد دراز کردم. با میلی توأم با اکراه کاغذ را گرفت. پدرم بسیار خوش خط بود. دکتر فرشیدورد تا خط پدر را دید گفت عجب خط زیبایی و شروع کرد غزل را خواندن.. به وسط غزل که رسید ایستاد. با تأمل بقیه غزل را خواند و متوجه شدم برگشت دوباره از اول خواند. بعد سرش را بلند کرد و با لحن عصبانیت و شوخی مآب گفت عجیب است از چنین پدر فاضل و فرهیخته‌ای فرزند ناخلفی چون شما تربیت شده است…بعد هم خندید… 

 شاعر غیر از زبان فارسی، گویا اشعاری به زبان اقلیم خود یعنی زبان تاتی داشته است، درباره تفاوت‌ها و شباهت‌های این اشعار می‌گویید؟

بلی شاعر دیوان طاهری، اشعاری به زبان تاتی تاکستانی هم سروده است. اتفاقا در یکی دوجا در دیوان شعر فارسی به این نکته اشاره و بدان مفاخره هم کرده است البته فضل تقدم سرودن اشعار تاتی تاکستانی، از آن پدر فرهیخته شاعر، زنده یاد میرزا علی‌محمد طاهری است. او نخستین کسی است که اشعاری به زبان تاتی تاکستانی سروده است. اما شعر تاتی صاحب دیوان طاهری، مشتمل بر دو منظومه بلند «آی، وارُن، وارُن» (ای باران، باران!) و  «آی فِرِم» (ای پسرم) و اشعاری در قالب غزل و رباعی است. مضامین اشعار تاتی، بیشتر پند و اندرز به آیندگان، ضبط و ثبت آداب و رسوم محلی و در مجموع در حوزه فرهنگ مردم است. غیر از این جنبه‌ها، اشعار تاتی این شاعر، به لحاظ گویش‌شناسی بسیار اهمیت دارد. خودشاعر بعضی از اشعار تاتی را به فارسی ترجمه کرده و تعلیقات بسیار راهگشایی هم در ذیل اشعارش به قلم آورده است. مجموعهٔ اشعار تاتی نیز در مجلدی با عنوان  «آی وارُن وارُن» در دست تدوین و آماده‌سازی است که امیدوارم تا پایان امسال منتشر شود.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • ایران در ارمنستان چگونه معرفی می‌شود؟
  • ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
  • جمهوری اسلامی؛ عصر شکوفایی ادبیات اقوام/ شیرنوایی نابغه ای که ناشناخته مانده است
  • شاعری که براساس دانش ادبی شعر نسروده!
  • ببینید/منزل استاد شهریار و یادآوری یک شب‌نشینی باشکوه
  • ببینید | ادبیات فارسی بر قله جهان
  • جزییات طرح تقسیم استان تهران از زبان استاندار: در غرب، شهریار، ملارد، بهارستان و پرند تبدیل به یک استان می‌شوند و در شرق، ورامین، پاکدشت، پیشوا و قرچک یک استان جدید می‌شوند
  • علت مشکلات جیدون سانچو در منچستریونایتد از زبان تیری آنری (زیرنویس فارسی)
  • ادبیات فارسی بر قله جهان + فیلم
  • آیا حذف زبان فارسی در افغانستان ممکن است؟